به گزارش مشرق به نقل از خراسان، اين مرد (علي) 27 مهر 89 به کلانتري 147 گلبرگ رفت و گفت دوستش ابوالقاسم را کشته است.
جسد ابوالقاسم در گوشه اي از خانه افتاده بود و شواهد نشان مي داد بر اثر ضرباتي که به سرش اصابت کرده جان باخته است. در همين حال متهم به قتل درباره انگيزه اش از کشتن ابوالقاسم گفت: از مدتي قبل با يکديگر دوست شديم. آن زمان هر دوي ما بيکار بوديم و به همين دليل بيشتر اوقات مان را با يکديگر مي گذرانديم.
چند ماه گذشت تا اينکه ابوالقاسم شغل خوبي پيدا کرد و وضعيت مالي اش بهتر شد. يک روز او با من تماس گرفت و گفت مي خواهد خانه اش را تعمير کند و به کمک احتياج دارد. من هم چون او دوستم بود به کمکش رفتم اما فهميدم او مي خواهد از من به عنوان يک کارگر استفاده کند.
او خودش کاري انجام نمي داد و به من دستور مي داد. وقتي اين رفتار او را ديدم عصباني شدم و در يک لحظه با چوبي که کنار دستم بود ضربه اي به سرش زدم. فکر نمي کردم اين ضربه ها باعث مرگ دوستم شود اما وقتي ديدم ديگر نفس نمي کشد نزد پليس رفتم و خودم را تسليم کردم. در پي اعترافات اين مرد پرونده اتهامي او در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران مورد رسيدگي قرار گرفت.
او در جلسه دادگاه با ابراز ندامت از کاري که کرده است از اولياي دم و قضات دادگاه خواست او را ببخشند. او گفت وقتي ديدم دوستم وضعيت مالي اش روز به روز بهتر مي شود و من هنوز بيکارم، به او حسودي ام شد و در يک آن چند ضربه به سرش زدم.من را ببخشيد. با وجود اظهارات اين مرد قضات دادگاه او را مجرم تشخيص دادند و به قصاص محکوم کردند. اين راي با اعتراض متهم به ديوان عالي کشور فرستاده شد و قضات شعبه هفتم ديوان نيز با تاييد اين راي پرونده را براي طي مراحل قانوني به دادگاه فرستادند.
مردي که به خاطر حسادت به دوستش، او را با ضربات مرگبار از پا درآورده بود با تاييد حکم قصاص اش در ديوان عالي کشور به زودي مجازات مي شود.